ساعات پایانی محکوم به اعدام چگونه میگذرد؟/ ماجرای چند بار اعدام چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۹۸۱۱۸
رویداد۲۴ به این بهانه بد نیست نگاهی داشته باشیم به تشریفات اعدام، قصاص و سنگسار در ایران. این تشریفات در دستورالعملی به نام «آییننامه نحوه اجرای احکام حدود، سلب حیات، قطع عضو، قصاص نفس و عضو و جرح، دیات، شلاق، تبعید، نفی بلد، اقامت اجباری و منع از اقامت در محل یا محلهای معین» آمده که ۲۷ خرداد ۹۸ با امضای سیدابراهیم رئیسی رئیس قوه قضاییه تصویب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید خواندن متن این آییننامه و کلمات آن برای همه کمی دشوار باشد. به همین دلیل، سعی کردیم آنچه را درباره تشریفات اعدام در این آییننامه آمده است، به زبان ساده بیان کنیم. البته در این نوشتار، نظری درباره اصل مجازات اعدام و همچنین روند رسیدگی به پروندههای منتهی به صدور حکم اعدام نمیبینید و صرفا با چند اصطلاح و آنچه در طول چند ساعت پایانی مرگ محکومان به اعدام میگذرد، کمی آشنا خواهید شد.
انواع مجازاتهای قانونی مرگ در ایرانبه همه مجازاتهای مرگ یا به قول قانون «سالب حیات»، در عرف میگویند «اعدام» اما اعدام در معنای خاص، صرفا به مجازات مرگی میگویند که مجرم به دلیل ارتکاب یکی از حدود مانند تجاوز جنسی، لواط، محاربه و افساد فیالارض به آن محکوم شده است و نام خاص سایر مجازاتهای مرگ عبارتست از: قصاص نفس، سنگسار و صلب.
قصاص نفس به زبان ساده یعنی اگر کسی را بکشی، کشته خواهی شد. البته به همین سادگیها هم نیست و اثبات قتل، نوع قتل، تساوی در دین و ... از جمله شرایطی است که اگر همه این شرایط وجود داشت و مانعی مثل رابطه پدر و فرزندی بین قاتل و مقتول نبود، قاتل به دلیل قتل، قصاص میشود.
سنگسار مربوط به زمانی است که یک زن شوهردار یا یک مرد زندار، مرتکب عمل زنا شود. پس اگر کسی متأهل باشد و با شخص دیگری عمل کامل جنسی انجام دهد - نه رابطه نامشروع و بوسه و چت و ... - با جمع شرایط قانونی محکوم به سنگسار میشود. یعنی آنقدر به سمت او سنگ پرتاب میکنند تا بمیرد. اسم دیگر سنگسار، «رَجْمْ» است.
یکی از باورهای نادرست درباره این مجازات آن است که فقط زنی که شوهردار است و مرتکب زنا میشود به این مجازات محکوم خواهد شد در حالی که این موضوع کاملا غلط است و مرد متأهل هم ممکن است در صورت زنا، سنگسار شود. به مرد زندار میگویند «محصن» و به زن شوهردار میگویند «محصنه».
اما مجازات صلب، یکی از مجازاتهای قانونی مربوط به جرم محاربه است. محاربه یعنی کسی با بیرونکشیدن سلاح (گرم و سرد آن فرقی ندارد)، مردم را بترساند. اگر جرم این فرد با شرایط مقرر در قانون ثابت شود، قاضی میتواند حکم به صلب دهد. صلب یعنی همان به صلیبکشیدن. دست و پای محکوم را به چیزی صلیبمانند میبندند و سه روز او را رها میکنند. اگر محکوم مُرد که هیچ، اگر نمرد میرود پی زندگیاش. بنابراین کسی که محکوم به صلب میشود، ممکن است نمیرد.
کلیات تشریفات اجرای مجازاتهای مرگقصاص نفس با درخواست اولیای دم یعنی ورثه مقتول به جز همسر، پس از گرفتن اجازه از رئیس قوه قضاییه انجام میشود.
قبل از اجرای حکم، پزشک قانونی یا پزشک معتمد در حضور کسی که قاضی اجرای حکم است، محکوم را معاینه میکند و اگر مانعی برای اجرای حکم وجود نداشت، نظرش را اعلام میکند. اگر از نظر وضعیت جسمی، مانعی برای اجرای حکم نبود، به محکوم میگویند اگر درخواست ملاقات با کسی را دارد بگوید. اگر مانع خاصی وجود نداشته باشد، فرد مورد درخواست اعدامی، به زندان دعوت میشود تا ترتیب ملاقات داده شود. اگر محکوم به اعدام، خارجی باشد، برای او از مترجم استفاده میشود.
ساعاتی قبل از اجرای مجازات و ترجیحاً شب پیش از اجرای حکم، اگر محکوم بخواهد، میتواند از خدمات مذهبی استفاده کند یعنی یک فرد آگاه به مسائل مذهبی که معمولا روحانی است یا اگر نبود خود قاضی اجرای حکم، پیش اعدامی میرود و به او تفهیم میکند که اگر توبه یا وصیتی دارد، بگوید. اگر محکوم، مسلمان نبود، آداب دینی و مذهبی مطابق مقررات دین و مذهب خودش توسط رهبر دینی مربوط یا نماینده او انجام میشود. البته اگر هم نبود، مانع اجرای حکم نیست و محکوم، به هر حال اعدام میشود.
بعد از کارهای اولیه، محکوم را به محل اجرای حکم میبرند. اگر خوراکی یا نوشیدنی خواست، باید برایش فراهم کنند مگر اینکه پزشک قانونی به مصلحت نداند یا قاضی اجرای حکم تشخیص بدهد که این درخواست برای تأخیر انداختن در اجرای حکم است. به هر حال باید درخواست اعدامی، نرمال باشد.
فرض کنید کسی که دارد اعدام میشود درخواست کباببره یا مثلا مخلوط شیرموز و آبانبه کند. آنوقتِ صبح که حکم را اجرا میکنند، از داخل زندان که معمولا هم در حاشیه شهرهاست، چه کسی میخواهد برای محکوم کباببره یا شیرموز انبه تهیه کند؟ خلاصه اینکه درخواست باید در حد آب و چای و بیسکوییت و کیک و کلوچه و غذای معمولی باشد که بتوان آن را فراهم کرد.
پس از خواندن حکم توسط منشی دادگاه با صدای بلند، حکم را اجرا میکنند و تمام. مجازاتهای اعدام و قصاص نفس به صورت حلقآویز و از طریق طناب دار یا به شیوه دیگری باید باشد که کمترین آزار را برای محکوم داشته باشد. گرچه آییننامه از «شیوه دیگر» هم حرف زده اما در ایران علیالحساب همان شیوه طناب دار رایج است و اعدام از طریق تزریق مواد کشنده یا استفاده از صندلی الکتریکی و این خارجیبازیها را نداریم.
شکل قضیه هم اینطوری است که طناب را به صورت حلقهشده که قطعا همه شکلش را دیدهاند از جای محکمی آویزان میکنند، بعد کله محکوم را داخل آن حلقه میکنند به شکلی که طناب دور گردنش سفت شود. سپس دو کار میتوان انجام داد؛ یا زیر پایش را خالی کنند و یا طناب را بکشند بالا.
معمولا در زندانها زیر پا را خالی میکنند اما اگر اجرای حکم اعدام در جای عمومی یا به اصطلاح در ملاء عام باشد، معمولا طناب دار را با جرثقیل بالا میبرند تا هم فرد بمیرد و هم اینکه همه جسد او را ببینند. خلاصه اینکه مردن اعدامی در شیوه حلقآویز، بر اثر شکستن گردن و قطعشدن ناگهانی نخاع اتفاق میافتد و محکوم بعد از اعدام هم چند ثانیه همچنان دست و پایش تکان میخورد که این به دلیل واکنشهای غیرارادی اعصاب است و بعد از مدتی آرام میگیرد.
اگر دادگاه زمان خاصی را برای اجرای حکم تعیین نکرده باشد، محکوم باید همزمان با طلوع آفتاب اعدام شود. خیلیها میپرسند چرا؟ بعضی در جواب میگویند اجرای حکم حین طلوع آفتاب در روایات و احادیث آمده است اما به هر حال صرف نظر از اینکه اولین بار چه کسی گفته است اعدام باید در هنگام طلوع آفتاب باشد، الان اینطوری است. ضمن اینکه هر ساعت دیگری هم در قانون مقرر میشد، ممکن بود باز عدهای بگویند چرا این ساعت؟
مأمور اجرای حکم باید قبل از اجرای حکم، آلات و ادوات مثل طناب و گره آن را بررسی کند تا مطمئن شود که محکم است و آمادگی اجرای حکم را دارد. نکته مهم این است که استفاده از هر وسیلهای به جز آنچه که با آن میتوان حکم را اجرا کرد، به گونهای که موجب شکنجه، عذابدادن یا قطعهقطعهکردن اعضای بدن محکوم شود، ممنوع است. علاوه بر این باید کار اعدام را به کاردان سپرد؛ یعنی یک فرد آموزشدیده که در کمال آرامش و بدون خشونت، حکم را اجرا کند.
یکی دیگر از نکات مهم این است که افراد کمتر از هجده سال نباید در محل اجرای حکم حضور پیدا کنند مگر اینکه قاضی اجرای حکم اجازه بدهد.
اگر قاضی اجرای حکم تشخیص داد، مقامات زندان یا مأموران انتظامی باید فیلم یا عکس مراسم اجرای مجازات را تهیه کنند تا در پرونده محکوم، ثبت و نگهداری شود.
حالا اگر فرد اعدامی برای آنکه یک کار خیر هم انجام داده باشد، داوطلب اهدای عضو، قبل یا بعد از اجرای مجازات بود و مانع پزشکی هم برای اهدای عضو وجود نداشت، تکلیف چیست؟ فعلا هیچ کاری نمیتواند بکند چون این کار باید بر اساس دستورالعملی باشد که این دستورالعمل هنوز تهیه نشده و سر آن بین پزشکان و حقوقدانها دعواست. دکترها میگویند این اتفاق نباید بیفتد، بعضی دیگر از پزشکان و تعدادی از حقوقدانها میگویند مگر چه اشکالی دارد؟
اما یک اتفاق دیگر هم ممکن است بیفتد که قبلا هیچکس احتمال آن را نمیداد اما هشت سال پیش این اتفاق رخ داد و مدتی فکر همه را مشغول کرد. ماجرا از این قرار بود که صبح ۲۵ مهر سال ۹۲، یک زندانی ۳۵ ساله به نام علیرضا ممقانی که سال ۸۹ به اتهام حمل و نگهداری حدود یک کیلوگرم شیشه دستگیر شده بود، اعدام شد اما کارمند سردخانهای که جسد علیرضا در آنجا بود، بعد از چند ساعت بهصورت کاملا اتفاقی متوجه شد کاور جسد، بخار کرده و این شروع یک جنجال جدید در تاریخ قضایی ایران بود.
اعدامی، زنده شده بود و کسی نمیدانست حالا باید چه کار کرد. البته بعد از اظهارنظرهای فراوان، نهایتا صادق آملی لاریجانی رئیس وقت قوه قضائیه از پیشنهاد عفو برای علیرضا خبر داد و گفت: «نظر اینجانب بر پیشنهاد عفو فرد مذکور از مجازات اعدام با یک درجه تخفیف است.»
این ماجرا نهایتا در آییننامه اجرای احکام پیشبینی شد. الان اگر بعد از اجرای مجازات، اعدامی زنده شد، دیگر خبری از بخشش نیست و حکم دوباره اجرا میشود تا مطمئن شوند که محکوم، مرده است. اگر حکم اعدام باشد که قطعا اجرا میشود و اگر هم قصاص باشد، برای اجرای مجازات نیاز به درخواست مجدد اولیای دم است.
اما کفن و دفن اعدامی چگونه است؟ دقیقا مثل بقیه آدمها. پس از اجرای حکم و تأیید مرگ قطعی توسط پزشک قانونی یا پزشک معتمد، جسد تحویل پزشکی قانونی میشود تا به خانواده یا بستگان فردی که اعدام شده تحویل داده شود. اگر هم کسی را نداشت یا کسی دنبال جسدش نیامد، طبق مقررات شرعی و قانونی دفن میشود و هزینههایش را هم بیتالمال میدهد.
نحوه اجرای سنگسارهمین اول قضیه بگوییم که مدتهاست این مجازات در ایران اجرا نشده است. اساسا در قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲، یک روزنهای برای اجرانشدن این مدل از مجازات مرگ و تبدیل آن به اعدام معمولی باز شد که احتمالا الان از همین روزنه استفاده میشود.
ماده ۲۲۵ این قانون، مجازات سنگسار را برای آدمهای متأهل پیشبینی کرده اما گفته اگر این مجازات قابل اجرا نبود، با پیشنهاد دادگاه و موافقت رئیس قوه قضائیه میتوان در صورتی که جرم با شهادت شهود ثابت شده باشد، به صورت معمولی اعدام را اجرا کرد (یعنی همان حلقآویز) و اگر هم شهادت شهود نبود، بیخیال اعدام بشوند و به زن یا مردی که زنا کرده، صد ضربه شلاق بزنند و تمام.
در مورد سنگسار هم همان اجرای مراسم مذهبی و وصیت و ... که گفته شد، وجود دارد؛ با این تفاوت که به محکوم قبل از اجرای حکم، نحوه غسل میت و کفنپوشیدن و ... یادآوری میشود. در این شیوه، مرد را تا نزدیکی کمر و زن را تا سینه در گودال قرار میدهند؛ طوریکه دستها خارج از گودال و آزاد باشد. بزرگی سنگهایی که به محکوم میزنند نباید به اندازهای باشد که با یکی دو سنگ کشته شود. کوچکی آن هم نباید به اندازهای باشد که دیگر نتوان به آن گفت «سنگ».
چه کسی سنگ اول را میزند؟ اگر جرم با اقرار خود محکوم یا علم قاضی ثابت شده باشد، ابتدا قضات صادرکننده حکم سنگ میزنند و سپس دیگران و اگر با شهادت شهود ثابت شده باشد، اول شهود، بعد قضات صادرکننده حکم و پس از آن دیگران سنگ میزنند.
یکی از اتفاقاتی که احتمال وقوع آن خیلی کم است اما به هر حال وجود دارد، فرارکردن محکوم از گودالی است که در آن قرار داده شده است. اگر محکوم بتواند فرار کند، سرنوشتش به این بستگی دارد که زنای او چگونه ثابت شده باشد. اگر با شهادت ثابت شده باشد، فرارش بیهوده بوده زیرا او را برمیگردانند و مجددا حکم را اجرا میکنند اما اگر با علم قاضی یا اقرار ثابت شده باشد، میتواند خوشحال باشد چون در این صورت از سنگسار نجات پیدا کرده و دیگر حکمش اجرا نمیشود.
نحوه اجرای مجازات صلبدر اجرای صلب که گفتیم یکی از مجازاتهای مربوط به جرم محاربه است، محکوم را در فضای باز به چوبه دار که شبیه صلیب است آویزان میکنند؛ طوریکه پشت به صلیب و رو به قبله باشد و پاهایش مقداری از زمین فاصله داشته باشد. همچنین دستهایش را به دو چوبه افقی و پاهایش را به چوبه عمودی میبندند و به مدت سه روز تحت حفاظت و مراقبت مأموران به همان حال رها میکنند. البته نحوه بستن محکوم نباید طوری باشد که موجب مرگش شود.
منظور از سه روز، سه روز و دو شب داخل آن است و با غروب آفتاب روز سوم، محکوم از چوبه دار پایین آورده میشود. اگر فوت مصلوب زودتر از سه روز محرز شود، جسد برای انجام مراسم مذهبی و کفن و دفن پایین آورده میشود اما اگر مصلوب پس از سه روز فوت نکرده باشد، قطعا بدن یا شانس خیلی خوبی داشته و در این صورت او را رها میکنند. حتی اگر نیازمند خدمات پزشکی باشد، اقدامات درمانی برای او ممنوع نیست.
نحوه اجرای مجازات قصاص نفساما معمولترین مجازات مرگ که بیشتر از همه درباره آن شنیدهایم و خواندهایم، قصاص نفس است. در این مورد، همه چیز مثل اعدام معمولی است؛ با این تفاوت که قاضی اجرای حکم مکلف است پیش از اجرا، تمام تلاش خود را به کار بگیرد که خانواده مقتول رضایت بدهند تا اعدام اتفاق نیفتد و ماجرا با یک پایان خوش به سرانجام برسد.
اگر رضایتی در کار نبود، خانواده مقتول حق دارند خودشان مستقیما حکم را اجرا کنند یعنی با دستهای خودشان چهارپایه را از زیر پای قاتل بکشند یا اگر دلش را نداشته باشند میتوانند از شخص دیگری بخواهند که این کار را انجام دهد.
ماجرای چند بار اعدام یا قصاص چیست؟گاهی در خبرها میشنویم که فردی مثلا به دو بار اعدام یا سه بار قصاص محکوم شده است. برخی تصور میکنند دو بار اعدام یا قصاص یعنی محکوم را یک بار به دار میکشند، او را پایین میآورند و دوباره دار میزنند. این تصور کاملا غلط است. اعدامی، یویو نیست که او را بالا و پایین کنند. ضمن اینکه وقتی کسی را یک بار دار میزنند، دیگر جانی در بدن ندارد که بخواهد دوباره و سهباره اعدام شود. دو بار قصاص زمانی است که فردی مرتکب قتل دو آدم شده باشد.
او یک بار به اتهام قتل یکی از این دو نفر و یک بار هم به اتهام قتل دیگری به قصاص محکوم میشود. فایدهاش چیست؟ فرض کنید خانواده یکی از این دو مقتول، رضایت بدهد. در این صورت قاتل نمیتواند برود دنبال کارش چون از دو بار قصاص، فقط یک بارش منتفی شده و هنوز یک سهمیه دیگر دارد. یا مثلا فرض کنید کسی هم مرتکب تجاوز جنسی شده و هم اقدام به محاربه کرده است. این فرد به دو بار اعدام محکوم میشود.
اگر مثلا عفو شود و محاربه را ببخشند، به دلیل این جرم دیگر اعدام نمیشود اما هنوز یک اعدام بابت تجاوز جنسی طلب دارد. گاهی هم ممکن است اعدام و قصاص، مخلوط باشد. مثلا فردی به یک زن تجاوز جنسی کرده و بعد او را کشته است. در اینجا ممکن است با پول یا در راه رضای خدا، خانواده آن زن از قصاص گذشت کنند و از این جهت قاتل اعدام نشود اما سهمیه اعدام او بابت تجاوز سر جایش هست.
آیا همه چیز همینقدر ساده است؟قطعا خیر. آنچه خواندید خلاصهای از فشردهترین مباحثی است که درباره مجازات اعدام در ایران میشد در این مجال کوتاه بیان کرد و فقط شکل کار بود. تحقیقات، رسیدگی، صدور حکم، فرجامخواهی، اعاده دادرسی و ... روندهایی بسیار فنی و پیچیده است که مجازاتهای مرگ، باید این روند را طی کنند و اصولا صدور حکم اعدام و اجرای آن به این راحتیها نیست.
به همین دلیل است که میبینید گاهی فردی چندین سال است به قول زندانیها «زیر تیغ» است و حکم اعدام دارد اما مجازات نمیشود. حساسیت این مجازات بسیار بالاست چون برگشتناپذیر است و نمیتوان گفت «ببخشید، اشتباه شد».
منبع: ایسنا لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک برچسب ها: رویداد24 ، اعدام ، روح الله زم سرگرمیمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 اعدام روح الله زم ویروس کرونا در ایران مجازات های مرگ قاضی اجرای حکم ثابت شده اجرای مجازات اجرای حکم قبل از اجرای حکم را اجرا نحوه اجرای تجاوز جنسی برای اجرای بار اعدام اگر محکوم آیین نامه حکم اعدام قصاص نفس اگر هم دو بار یک بار سه روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۹۸۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبه تیغ
سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم
1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.
برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.
2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.
4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.
5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.