ماجرای مبلغ پیشنهادی از سوی نجفی به خانواده استاد چیست؟
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۷۵۶۳۲
مسعود استاد پس از پایان نخستین جلسه محاکمه محمدعلی نجفی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا امکان سازش از سوی اولیاء دم وجود دارد یا خیر گفته بود: ما از قصاص نمیگذریم. جنوب نیوز؛ صبح روز بیست و سوم مرداد سال ۹۸، مسعود استاد برادر همسر نجفی، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود و با اشاره به آیه ۱۳۴ سوره آل عمران "الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ؛ «متقین» کسانی هستند که در راحت و رنج انفاق می کنند و خشم خود را فرو می برند و از «خطای» مردم می گذرند و خداوند نیکوکاران را دوست می دارد" نوشته است:
" و اما در مورد خودم که روزی سردار گمنام و روزی سردار سپاه نام گرفتم، می گویم که الان نه شغلی دارم و نه رسمی که از کسی گرفته باشم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
و اما در اخر داستانمان به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همچنین وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجیلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان، آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معامله ای با خون آن بزرگوار نکردیم که امیدوارم آقای محمدعلی نجفی در این چند صباح باقی مانده به دور از سیاست، به تزکیه نفس بپردازد. اجر همه خیرخواهان و هدایت همه بدخواهان به راه راست را از درگاه خداوند متعال مسالت دارم. "[۱]
بیشتر بخوانید: کدام مسئولان برای نجات نجفی به خانه اولیایدم رفتند؟ برادر «میترا استاد» از بخشش «نجفی» خبر داد +عکس خانواده میترا استاد هنوز رضایت ندادهاند تأکید برادر میترا استاد به قصاص نجفیاما آنچه در این روزها محل تردید قرار گرفته است، تناقضات برادر میترا استاد است که قابل بررسی است.
خبر قتل میترا استاد را ظهر سهشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ رسانههای رسمی ایران منتشر کردند، بررسیهای اولیه نشان میداد که این قتل در طبقهٔ هفتم برجی در بلوار خوردین منطقهٔ سعادتآباد تهران بهوقوع پیوستهاست. جسد مقتول در وان حمام و در حالی که به ضرب گلوله به قتل رسیدهبود کشف شد. ساعاتی پس از این واقعه، نجفی با مراجعه به پلیس آگاهی تهران، به قتل همسرش اعتراف کرد.
اولین و دومین اظهار نظر مسعود استاد در نهم و دهم خرداد
در اولین پست این صفحه تصویری از میترا استاد منتشر شده و نوشته شده است: "اینجا آنقدر شاعرانه دروغ میگویند و آنقدر در دروغ هایشان شاعر میشوند که نمیدانم با اینهمه فریب چگونه است که دلم هنوز خواب باران را دوست دارد! قسم به خونت، که حق بچه یتیم شده ات را خواهم گرفت. قسم به خونت، که تمامی ناگفته هایت را خواهم گفت. "
استاد در این پست اعلام میکند که به دنبال افشاگری درباره خواهرش است.
در دومین پست منتشر شده تصویری قدیمی از میترا در کنار تصویر مزار او منتشر شده است. در این پست نوشته شده "به زودی حرفهای ناگفته ات را به گوش همگان میرسانم خواهر عزیزم و قول میدهم تا انتقامت را از افراد رذل و پستی که دسیسه قتل برایت چیدند نگیرم از پای نخواهم نشست. "[۲]
۱۳ خرداد؛ مسعود استاد: رضایت نمیدهیم
روز جمعه ما در دادسرای جنایی بودیم. آقای نجفی شخصاً با من یک ساعت صحبت کردند تا بتوانند رضایت بگیرند؛ اما ما رضایت نمیدهیم. خیلی مسائل هست که میدانم؛ اما حالا وقت گفتنش نیست و من بعد از صدور حکم درباره آن صحبت خواهم کرد و واقعیتهایی را خواهم گفت.
او در پاسخ به این سوال که چرا پرونده تا این حد سریع رسیدگی شد، گفت: این پرونده از حد ملی خارج شده و جهانی شده و قوه قضائیه هم ویژه به آن رسیدگی کرده است.
حرف پدر و مادر و خواهرزادهام حرف من است و آنچه من تصمیم بگیرم آنها نیر قبول میکنند. [۳]
۲۲ تیر؛ مسعود استاد: ما از قصاص نمیگذریم
مسعود استاد پس از پایان نخستین جلسه محاکمه محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل میترا استاد در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا امکان سازش از سوی اولیاء دم وجود دارد یا خیر افزود: ما از قصاص نمیگذریم. [۴]
۳۱ تیر؛ مسعود استاد: اخذ رضایت در قبال اخذ مبلغ میلیاردی صحت ندارد
پس از پایان جلسه دادگاه مسعود استاد برادر میترا استاد در پاسخ به سؤالی درباره اینکه آیا درست است که در قبال اخذ مبلغ میلیاردی قرار است رضایت دهید و اینکه آیا بحث صلح و سازش مطرح است گفت: خیر اصلاً چنین چیزی صحت ندارد.
وی با رد این مسائل بار دیگر بر قصاص متهم پرونده تأکید کرد.
۷ مرداد؛ مسعود استاد: همچنان قصاص می خواهیم/ یک درصد احتمال بخشش است/ اگر ببخشیم می گویند باج گرفتهاند
خبرنگار «ایران» در تماس با برادر میترا استاد- مقتول- در این باره با وی به گفت و گو پرداخت. مسعود که از صدور رای ابراز بی اطلاعی می کرد گفت: برای ما ابلاغیه ای نیامده و در جریان صدور این حکم نیستم.
همچنان خواهان قصاص هستید؟
بله همچنان قصاص می خواهیم.
گاهی اوقات به جای قصاص می توان راه های دیگری را امتحان کرد که هم برای شما و هم برای مقتول آثار ماندگارتری به جا می گذارد آیا به آنها فکر کرده اید؟ به عنوان مثال به جای قصاص به ساخت آسایشگاه، مدرسه، شیرخوارگاه و کارهای عام المنفعه فکر نکرده اید؟
من تا به حال به این موضوع فکر نکرده ام. البته فکر خوبی است و من اعتقاد دارم که کار خیر به آرامش روح خواهرم کمک می کند. روی این موضوع فکر می کنم.
پس امکان تغییر نظرتان وجود دارد؟
نمی دانم ولی اگر روزی بخواهم تغییر عقیده بدهم که البته احتمالش یک درصد است شاید شرط بخشش ما این باشد که برای کمک به زنان بدسرپرست و بی سرپرست کاری انجام دهد. وقتی یک نفر اشتباهی را مرتکب می شود باید با زبان عذرخواهی صحبت کند نه اینکه وکیل معزول شان تهمت بزند. من از این قضیه نمی گذرم. اگر رضایت دهیم می گویند باج گرفتند و رضایت دادند.
به هر حال آقای نجفی در دادگاه با من صحبت کردند و به روح پدرشان قسم خوردند که قصدشان کشتن خواهرم نبوده است. حتی چندین بار به مادرم گفتند واقعا امانت دار خوبی نبودم و شما سفارش دخترتان را کرده بودید. پدر و مادر و خواهرزاده ام رای - چه قصاص چه بخشش- را به من سپرده اند. [۵]
۷ مرداد؛ مسعود استاد: خبر معامله ۱۰ میلیاردی صحت ندارد
برادر میترا استاد به شایعه اعلام گذشت اولیای دم میترا استاد از محمدعلی نجفی در ازای دریافت مبلغ ۱۰ میلیاردتومان، واکنش نشان داد.
مسعود استاد در پستی که ساعت ۲ بامداد امروز (دوشنبه) در اینستاگرامش منتشر کرد، نوشت:
"به نام آن که تن را نور جان داد
خرد را سوی دانایی عنان داد
همیشه بر این باور بودم که رسانهها منعکس کننده حقیقتاند و میبایست از لسان آنها از واقعیات باخبر شد اما حالا ایمان دارم که خواننده باید علم لدنی یا علم غیب بداند تا سره از ناسره اخبار برخی از رسانهها را تشخیص دهد.
لحظاتی قبل، برخی از کانالهای تلگرامی خبر کذبی مبنی بر مذاکره اینجانب و آقای نجفی در جلسه دادرسی با موضوع مصالحه در ازای مبلغ ۱۰ میلیارد تومان منتشر کردند. هم اکنون ضمن تکذیب هر نوع مذاکره در این خصوص با آقای نجفی یا هر شخصی از سوی ایشان به اطلاع این قبیل رسانهها می رسانم:
اولا انصافا زیبنده نیست برای جذب مخاطب به هر ریسمانی چنگ بزنید و از عوالم خیالات خویش برای آنها خبرسازی نمایید. [۶]
۹ مرداد؛ مسعود استاد: خبر علیزادهطباطبایی مبنی اعلام رضایت خانواده استاد کذب محض است
علیزادهطباطبایی وکیل معزول نجفی شهردار اسبق تهران، در ویدئویی که در شبکههای مجازی پخش شده، مدعی شده است یک خبر خوب دارد و آن این است که خانواده مرحوم میترا استاد رضایت خود از قصاص نجفی را اعلام کردهاند.
مسعود استاد برادر مرحوم میترا، ضمن تکذیب این ادعا گفت: کذب محض است. این آقا از روز اول به دنبال دشمنی با ما بود[۷].
۱۴ مرداد؛ مسعود استاد: احساس میکنم اگر با قصاص جانی را بگیرم من هم قاتلام
* شایعههای درباره شرایط بخشش و دریافت دیه از سوی شما شنیده میشود؛ درخواست پول میلیاردی کردهاید؟
استاد: «به هیچ عنوان از پول حرفی نشد.»
* پس؛ نتیجه مذاکره چه بود؟
استاد: «من همچنان نظرم بر قصاص است مگر اینکه اتفاقی بیفتد و کمی وضعیت روحیام آرامتر شود و بتوانم به این موضوع فکر کنم.
البته احساس میکنم اگر با قصاص جانی را بگیرم من هم قاتلام.»
* زمانی که آرام شدید، برای بخشش چه شرطی دارید؟
استاد: «هنوز فکر نکردهام و اگر به آن رسیدم، شرایط تعیین تکلیف را بهعهده پدرو مادرم و مهیار، پسر میترا، میگذارم.
البته درباره پول حرفهای زیادی گفتهاند. ولی هر تصمیمی بگیرم تنها به رضای خدا فکر میکنم. [۸]
۲۳ مرداد؛ مسعود استاد: از خون عزیزمان گذشتیم
و اما در اخر داستانمان به واسطه پادرمیانی بزرگان کرمانشاه و کشور و همچنین وکلای عزیزمان آقای مسعود افرازه و محمود حاجلویی، پدرم، مادرم و مهیارمان، آقای محمدعلی نجفی را بخشیدیم و از خون عزیزمان گذشتیم و خرسندیم که هیچ معامله ای با خون آن بزرگوار نکردیم که امیدوارم آقای محمدعلی نجفی در این چند صباح باقی مانده به دور از سیاست، به تزکیه نفس بپردازد. اجر همه خیرخواهان و هدایت همه بدخواهان به راه راست را از درگاه خداوند متعال مسالت دارم. "[۹]
آنچه آمد، روایتی از اظهارات و رفتارهای مسعود استاد بود که از عبارات "نمی بخشیم" و "فقط قصاص می خواهیم"، به این رسید که "یک درصد احتمال بخشش است" و در آنتها اعلام کردند که " از خون عزیزمان گذشتیم" و البته در این بین، مسعود استاد، بعد از بخشش، هیچ اظهارنظری درباره احتمال توافق صورت گرفته با نجفی صحبتی به میان نیاورده است کمااینکه در اظهارنظری، درباره اینکه درباره میزان پول احتمالی و توافق مالی، تکذیبی صورت نگرفته است و اعلام کرده است که: هنوز فکر نکردهام و اگر به آن رسیدم، شرایط تعیین تکلیف را بهعهده پدرو مادرم و مهیار، پسر میترا، میگذارم. البته درباره پول حرفهای زیادی گفتهاند. ولی هر تصمیمی بگیرم تنها به رضای خدا فکر میکنم".
مشرق درباره پشت پرده رضایت خانواده استاد در آینده بیشتر پیگیری خواهد کرد...
[۱] - https://www.isna.ir/news/۹۸۰۵۲۳۱۱۰۵۲/
[۲] - https://fararu.com/fa/news/۴۰۱۱۷۲
[۳] - mshrgh.ir/۹۶۴۰۲۱
[۴] - mshrgh.ir/۹۷۴۵۶۹
[۵] - https://www.magiran.com/article/۳۹۳۵۷۹۶
[۶] - https://www.isna.ir/news/۹۸۰۵۰۷۰۳۲۰۵/
[۷] - mshrgh.ir/۹۸۰۱۳۹
[۸] - https://www.rouydad۲۴.ir/fa/news/۱۸۴۰۸۹
[۹] - https://www.is
منبع: جنوب نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۷۵۶۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
همشهری آنلاین؛ حوادث: نخستین قاتلی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، مردی معتاد بود که اردیبهشت سال۱۴۰۱ دست به جنایت زده بود. وی با ادعای اینکه پسرعمویش با سحر و جادو زندگیش را نابود کرده، نقشه قتل او و اعضای خانوادهاش را کشید. او گرچه توانست پسرعمویش را به قتل برساند اما دختر و همسر مقتول با زیرکی از خانه گریختند و باعث دستگیری قاتل شدند.
ماجرا از این قرار بود که روز حادثه زنی با پلیس تماس گرفت و گفت پسرعموی همسرش وارد خانه شان شده و جان همسرش را گرفته است. وی گفت: قاتل حوالی ظهر از شهرستان به خانه ما آمد. او معتاد به مواد مخدر است و وقتی وارد خانه ما شد شروع کرد به بحث کردن با همسرم. او رفتار عجیبی داشت و مدام به شوهرم می گفت چرا او را طلسم کرده است. بعد از داخل کیفش چاقویی بیرون کشید و بیمحابا چند ضربه به شوهرم زد.
وی ادامه داد: او سپس قصد داشت به من و دخترم حمله کرد که ما وحشتزده فرار کردیم و از خانه خارج شدیم و در را به روی قاتل قفل کردیم. بعد با داد و فریاد از همسایهها کمک خواستیم تا اینکه یکی از آنها با پلیس تماس گرفت و کمی بعد نیز قاتل دستگیر شد.
متهم به قتل در بازجویی ها ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: پسرعمویم زندگیم را به تباهی کشانده بود.
ده سالی می شد که مرا سحر و جادو کرده بود و من تصمیم گرفتم با کشتن او و خانواده اش این جادو و طلسم ۱۰ ساله را باطل کنم اما فقط موفق شدم پسرعمویم را بکشم، همسر و دخترش از دستم قسر رفتن. وی ادامه داد: ده سال قبل در اطراف خانه ام یک نوشته عجیب پیدا کردم. نوشته را از داخل جوی آب پیدا کردم و به سراغ یک آینه بین در شهرستان دیگری رفتم. او برگه را دید گفت پسرعمویت تو را جادو و طلسم کرده است. از همان زمان زندگی من تحت تاثیر جادوی او قرار گرفته و دست به هرکاری می زد با شکست مواجه می شدم.
این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای قصاص وی آغاز شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته به ایستگاه پایانی زندگیش رسید و به دار مجازات آویخته شد.
درگیری مرگبار در پارک
دومین قاتلی که نتوانست طلوع خورشید روز چهارشنبه را ببیند، فردی بود که پنجم شهریور سال ۹۵ به خطر چشم تو چشم شدن و شکستن قلیان مرتکب قتل شده بود.
کارآگاهان در تحقیقات میدانی اطلاع پیدا کردند که مقتول پیش از قتل، با جوانی به نام سعید درگیری داشته که پس از پایان دعوای اول، دایی سعید برای حمایت از خواهرزاده اش وارد دعوا شده است. آنطور که مشخص بود او در هواخواهی از خواهرزاده اش دست به جنایت زده و فراری شده بود. شاهدان می گفتند شب حادثه سعید (خواهرزاده متهم) در پارکی در جنوب پایتخت به همراه دوستانش مشغول کشیدن قلیان بود که درآنجا به دلیل شکستن شیشه قلیان و چشم تو چشم شدن با مقتول درگیر شد. در چنین شرایطی ماموران راهی محل زندگی او شدند اما متهم به قتل فراری شده بود. ماموران با دستور قاضی پدر وبرادر متهم اصلی پرونده را به اتهام تلاش در فراری دادن قاتل دستگیر کردند. همین کافی بود تا ماموران با انجام اقدامات پلیسی و اطلاعاتی مخفیگاه وی را درگاراژی متروکه در جنوب تهران شناسایی و ۱۱ مهرماه سال ۹۵ دستگیرش کردند.
فرصت زندگی
سومین قاتلی که سحرگاه چهارشنبه پای چوبه دار رفت، دهم مهر ماه سال ۹۹ مرتکب جنایت شده بود. وی اگرچه مانند دو قاتل دیگر پای چوبه دار رفت اما با گریه و التماس از اولیای دم خواست تا به او مهلت زندگی بدهند. التماس های او نتیجه داد و در واپسین لحظات، اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. اختلاف قاتل و مقتول بر سر معامله موتور بود.
وقتی فروشنده قدم در خانه خریدار گذاشت معامله آنها به قتل یکی از آنها و زخمی شدن دیگری ختم شد.
متهم به قتل پس از بهبودی به قتل اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم که یکی از دوستانم مقتول را به من معرفی کرد. بعد از آن وقتی بر سر قیمت توافق کردیم و من مبلغ ۲۷ هزارتومان به عنوان بیعانه به او دادم. قرار شد مابقی پول را ظرف چند روز آینده جور کنم و به او بپردازم تا سند موتور را به نامم بزند و تحویلم بدهد. وی ادامه داد: قرارمان روز حادثه بود که فروشنده موتور به خانه ام آمد. متهم ادامه داد: من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. او اما ناگهان از پشت سر به من حمله کرد. آنطور که متوجه شدم قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا دست به سرقت اموال خانه ام بزند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم.
متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و قضات دیوان عالی کشور مهر تایید بر این حکم زدند اما توانست از مجازات مرگ فرار کند و از اولیای دم مهلت یک ماهه بگیرد.
کد خبر 849443 برچسبها دادگاه سارق - سرقت زندان اعدام قتل - قاتل